گزارش اختصاصی پترو پولتیک | پرونده ویژه مدیریت بحران و ایمنی صنعتی به قلم مرتضی سبحانی نیا
در حالیکه دو دهه از فاجعه مرگبار قطار نیشابور میگذرد، انفجار مهیب بندر شهید رجایی بندرعباس در ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ بار دیگر زنگ خطر بیتوجهی به ایمنی در زیرساختهای صنعتی را به صدا درآورد. در نیشابور ۳۵۲ کشته و ۴۶۹ زخمی، و در بندرعباس ۷۰ کشته، ۱۲۴۲ مصدوم، ۶ مفقودی و ۵ نفر با سوختگی شدید ثبت شده است. با وجود گذشت زمان، شباهتهایی بنیادین در چرایی این فجایع وجود دارد که نشان میدهد بحران مدیریت ایمنی همچنان حلنشده باقیمانده است.
📍انفجار نیشابور؛ مهار شعلهای که به انفجار منتهی شد
در تاریخ حوادث صنعتی ایران، دو انفجار همچون زخمهای باز و ماندگار، همچنان بر پیکر زیرساختهای کشور باقی ماندهاند: انفجار قطار نیشابور در سال ۱۳۸۲ و انفجار بندر شهید رجایی بندرعباس در اردیبهشت ۱۴۰۴. فاجعههایی که در ظاهر تفاوت دارند، اما در باطن ریشهای یکسان دارند: عدم درک ماهیت آتش، مواد قابل اشتعال، و واکنشهای شیمیایی ثانویه.
🔎 انفجار نیشابور چه بود؟
در ۲۹ بهمن ۱۳۸۲، قطاری حامل واگنهایی با بارهای خطرناک در نزدیکی ایستگاه خیام نیشابور از ریل خارج شد و دچار آتشسوزی شد. آتشنشانها پس از تلاش اولیه اعلام کردند که حریق مهار شده است. اما آنچه در واقع رخ میداد، فعل و انفعالات شیمیایی بود که با تماس آبِ اطفا با مواد بارگیریشده در واگنها (شامل کود شیمیایی، پشم شیشه و مواد سوختی) آغاز شده بود.
مواد یادشده—مخصوصاً کودهای آمونیومی و نیتراتدار—در شرایط خاص گرما و رطوبت میتوانند مولد گازهای بسیار داغ و انفجاری شوند. آبی که روی آتش ریخته شد، عامل خاموشی نبود؛ سوخت تازهای شد برای انفجاری معادل ۱۸۰ تن TNT. این اشتباه محاسباتی، منجر به کشتهشدن ۳۵۲ نفر و زخمیشدن صدها تن دیگر شد، که بسیاری از آنها نیروهای امدادی، آتشنشان و مردم محلی بودند.
💥 بندرعباس؛ بازگشت کابوس به شکلی دیگر
در ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، انفجاری مهیب در اسکله شهید رجایی بندرعباس رخ داد که صدای آن تا کیلومترها دورتر شنیده شد. بر اساس آمار رسمی، تاکنون ۷۰ کشته، ۱۲۴۲ زخمی، ۶ مفقودی و ۵ مورد سوختگی شدید گزارش شده است.
خبرنگار مستقل، محمد نگینیپور، که روی این حادثه تحقیق میکند، گزارشی منتشر کرده مبنی بر اینکه یک سوپروایزر ایمنی، در مواجهه با شعلههای اولیه، اقدام به حمل یک کپسول اطفای حریق کرده و آن را به آتش پاشیده است—بیآنکه ماهیت آتش، نوع ماده درگیر و واکنش محتمل آن با ماده خاموشکننده را بشناسد.
نتیجه؟ آتشی که باید فرو مینشست، ناگهان زبانه کشید و شعلههای گستردهتر از قبل از دل آن برخاست. با توجه به ماهیت آتش (که ظاهراً ناشی از مواد آتشزای صنعتی مانند سوختهای مایع یا مشتقات پتروشیمی بوده)، استفاده از کپسول اشتباه میتواند همان نقشی را ایفا کند که آب در نیشابور ایفا کرد: شتابدهنده انفجار.
🚨 نکته فنی: آتش همیشه قابل خاموش کردن نیست!
بسیاری از مردم (و حتی برخی مسئولان محلی) تصور میکنند هر آتشی باید سریعاً خاموش شود. اما در صنعت ایمنی، برخی آتشها باید مهار شوند، نه خاموش. بهعنوان نمونه، در حریقهای ناشی از آلومینیوم پودر، پتاسیم، یا لیتیوم، پاشیدن آب برابر با اعلام انفجار است. در مورد بندرعباس، هنوز ماهیت ماده آتشزا مشخص نیست، اما اقدامات ابتدایی، بدون تحلیل دقیق، به فاجعهای عظیم منجر شده است.
❗ حلقه مفقوده در هر دو حادثه: “شناخت ماده محترقه + تطابق روش اطفا”
در هر دو مورد، مهمترین خطا نه در وقوع اولیه آتش، بلکه در «واکنش غیرتخصصی به آن» بود. آتشنشانان یا نیروهای محلی بدون آگاهی کافی از واکنشهای ترکیبات موجود، اقدام به اطفا با آب یا کپسولهای نامناسب میکنند. در نیشابور، تماس آب با نیترات آمونیوم باعث آزادسازی گازهای اشتعالزا و انفجار شد. در بندرعباس، احتمال دارد مادهای مانند تریاتیلآلومینیوم یا مشتقات گوگردی در تماس با کپسول یا حرارت، وارد واکنش انفجاری شده باشد.
🛑 بحران ایمنی ساختاری است، نه موردی
نبود دستورالعملهای شفاف در نحوهی واکنش به ترکیبات پرخطر، ضعف آموزش، و فقدان تجهیزات متناسب در مراکز HSE باعث میشود یک خطای انسانی به فاجعهای ملی تبدیل شود. ساختارهای کنونی بیشتر برای «آتشسوزی ساختمانی» آمادهاند، نه برای «انفجارهای صنعتی با منشأ شیمیایی».
🔍 نتیجهگیری برای سیاستگذاران و مدیران صنعتی:
-
واکنش تخصصی بدون شناخت ماده غیرممکن است؛ باید پایگاههای اطلاعاتی از ترکیبات خطرناک در همه تأسیسات حساس مستقر شود.
-
آموزشهای تخصصی در زمینه واکنش با مواد شیمیایی انفجاری باید اجباری و سالانه باشد.
-
تجهیز نیروهای امداد با کپسولها و تجهیزات متناسب با کلاس ماده خطرناک حیاتی است.
-
پایش لحظهای واکنشهای حرارتی و شیمیایی از طریق سنسورها میتواند مانع فاجعه شود.