اعتراضات مردمی در هر جامعهای میتواند عامل اصلاح و تحولات اجتماعی باشد، اما هنگامی که این اعتراضات به ابزاری برای جلب توجه یا سودجویی تبدیل شوند، میتوانند پیامدهای منفی بسیاری برای ثبات اجتماعی و سیاسی به همراه داشته باشند. در سالهای اخیر، پدیده اعتراضات نمایشی در ایران به دلایل مختلفی از جمله مشکلات اقتصادی، اختلافات سیاسی و نارضایتیهای عمومی شدت گرفته است. برای مدیریت بهینه این اعتراضات و جلوگیری از سوءاستفادههای متعدد، نیازمند راهکارهایی جامع و ساختاری هستیم که انرژی اعتراضی جامعه را در مسیری سازنده هدایت کند.
نگارنده این یادداشت، کارشناس ارشد وزارت کشور با سابقه طولانی در معاونتهای امنیتی و سیاسی است. طی سالها و به ویژه در بحرانهای سالهای ۱۳۸۸، ۱۳۹۶، و ۱۴۰۱، در اداره کل سیاسی و معاونت سیاسی وزارت کشور، تجربه زیادی در مدیریت اعتراضات و بحرانهای اجتماعی داشته است. این تجربهها، در کنار تحلیلهای عمیق، منجر به ارائه راهکارهایی شده که نه تنها به مدیریت اعتراضات بلکه به تقویت همبستگی ملی و انسجام اجتماعی نیز کمک خواهد کرد.
—
حسین رونقی و نگار دباغی نامهایی هستند که در فضای سیاسی و اجتماعی ایران به نمادی از اعتراضات بیمهابا تبدیل شدهاند. این افراد، فارغ از ترس از مجازات یا واکنشهای قانونی، دست به اقداماتی میزنند که بهسرعت در رسانههای مخالف بازتاب پیدا میکند و موجی از توجه داخلی و بینالمللی را به خود جلب میکند.
رفتار آنها، اگرچه در ظاهر پاسخی به شرایط موجود است، اما در عمق خود اهدافی فراتر از اصلاح دارد؛ دیده شدن، جلب حمایت خارجی و حتی بهرهبرداری شخصی، از جمله تسهیل فرآیند مهاجرت یا پناهندگی به کشورهای دیگر. در این میان، جامعهای که درگیر مشکلات اقتصادی ناشی از تحریمهای خارجی و فشارهای بینالمللی است، بهجای بازیابی انسجام، با چنین اعتراضاتی بیشتر دچار تلاطم روانی و اجتماعی میشود. این اقدامات، اغلب باعث دوقطبی شدن جامعه و ایجاد آشفتگی روانی میشود؛ جایی که مرز بین مطالبهگری واقعی و بهرهبرداری شخصی در آن نامشخص است. با توجه به تجربه سایر کشورها و مدلهای مدیریت بحران، آیا میتوان راهکارهایی برای مواجهه هوشمندانهتر با چنین اعتراضاتی یافت؟ چگونه میتوان ضمن حفظ فضای گفتگو و نقد سازنده، این گونه اعتراضات را مدیریت کرد تا مانع از ایجاد تنش بیشتر در جامعه شود؟ این یادداشت، با الهام از تجربیات جهانی و تکیه بر واقعیتهای اجتماعی ایران، به ارائه راهکارهایی برای مدیریت اعتراضات شخصیمحور و تأثیر آنها بر روان اجتماعی میپردازد.
۱. تقویت بسترهای گفتگوی ملی: گوش دادن برای آرامشبخشی
برای هر نظام اجتماعی، مهمترین اصل در برخورد با اعتراضات، شنیدن صدای معترضان است. اعتراضات بیشتر در جایی شکل میگیرند که احساس شود نظرات و دغدغههای مردم به گوش مسئولین نمیرسد. در بسیاری از بحرانها، یکی از مشکلات اصلی، عدم وجود یک فضای آزاد برای گفتگو و تبادل نظر است. در شرایطی که گروههای مختلف اجتماعی احساس میکنند صداهایشان شنیده نمیشود، اعتراض به یکی از معدود ابزارهای باقیمانده تبدیل میشود.
بنابراین، ایجاد بسترهای گفتگوی ملی یکی از بهترین و مؤثرترین روشها برای کاهش تنشها و پاسخ به اعتراضات است. این گفتوگوها باید در قالب شوراها و نشستهای ملی با حضور نمایندگان گروههای مختلف اجتماعی، صنفی و سیاسی برگزار شوند. استفاده از فناوریهای دیجیتال نیز میتواند به تسهیل و دسترسی بیشتر مردم به این گفتگوها کمک کند. نهادهای رسمی، مانند شوراهای شهر و مجامع صنفی، باید به عنوان حلقههای واسطه میان مردم و مسئولین عمل کنند. تجربه کشورهای مختلف نظیر آفریقای جنوبی و تونس نشان داده است که گفتگوی ملی میتواند بحرانهای اجتماعی را به خوبی مدیریت کند.
—
۲. تدوین چارچوبهای قانونی برای اعتراضات: نظمی برای آشفتگیها
در بسیاری از کشورهای دموکراتیک، اعتراضات مردمی در چارچوبهای قانونی مشخص و سازمانیافته انجام میشود. برای مثال، در فرانسه، هر تجمع اعتراضی باید پیش از برگزاری به اطلاع نهادهای مربوطه برسد و زمان، مکان و هدف اعتراض باید مشخص شود. این رویکرد نه تنها به معترضان اجازه میدهد که خواستههای خود را به صورت منظم مطرح کنند، بلکه از سوءاستفادههای گروههای خاص و استفاده از اعتراضات برای اهداف سیاسی نیز جلوگیری میکند.
در ایران نیز باید قوانینی برای اعتراضات مردمی تدوین شود که حقوق معترضان را تضمین کند و در عین حال از ایجاد آشفتگی در جامعه جلوگیری نماید. این قوانین باید مکانها و زمانهای مشخص برای تجمعات عمومی تعیین کرده و نظارت مستقل بر این اعتراضات را امکانپذیر سازد. همچنین، حمایت قانونی از معترضان برای بیان مطالبات خود باید در نظر گرفته شود. تدوین چنین قوانینی در راستای تضمین آزادی بیان و نظم اجتماعی ضروری است.
—
۳. مقابله با اخبار جعلی: اطلاعات صحیح، حق مردم است
در دنیای دیجیتال امروز، اخبار جعلی و شایعات میتوانند به سرعت گسترش یافته و موجب بروز بحرانهای اجتماعی شوند. اعتراضات بسیاری در ایران به دلیل اخبار نادرست و تحریفشده شکل میگیرند و در نتیجه، زمینههای تشویش عمومی ایجاد میشود. لذا یکی از راهکارهای مؤثر برای مقابله با این چالش، ارتقای سواد رسانهای در جامعه است.
کشورهایی مانند فنلاند با اجرای برنامههای آموزشی در مدارس و دانشگاهها، توانستهاند مردم را در برابر شایعات و اخبار جعلی مصون کنند. در ایران نیز، رسانهها و نهادهای آموزشی باید برای افزایش توانمندی مردم در تشخیص اخبار درست از نادرست، برنامههای آموزشی و کارگاههای سواد رسانهای برگزار کنند. این اقدامات کمک میکند تا از دامن زدن به التهابهای اجتماعی جلوگیری شود.
۴. تفکیک معترضان واقعی از سوءاستفادهگران: عدالت در برخوردها
در هر اعتراض، گروههای مختلفی حضور دارند. برخی خواستههای واقعی و مشروع دارند، در حالی که عدهای دیگر ممکن است با اهداف سیاسی و حتی سودجویی در اعتراضات شرکت کنند. این تفاوتها میتواند باعث اختلال در رسیدگی به مطالبات اصلی و قانونی معترضان شود.
برای تفکیک معترضان واقعی از سوءاستفادهگران، باید کمیتههای مستقل بررسی اعتراضات تشکیل شود. این کمیتهها باید شامل نمایندگان مردم، نهادهای مدنی و کارشناسان مستقل باشند که بررسی مطالبات معترضان را انجام دهند و نتایج را به طور شفاف منتشر کنند. ایجاد این نوع سازوکار میتواند به افزایش اعتماد عمومی و جلوگیری از استفادههای سیاسی از اعتراضات کمک کند.
—
۵. کاهش انگیزه برای اعتراضات نمایشی: اصلاح روایتهای غلط
یکی از عواملی که باعث افزایش اعتراضات نمایشی در ایران شده است، وجود جذابیتهای رسانهای و اجتماعی است که به افراد این امکان را میدهد تا خود را در کانون توجه قرار دهند. بعضی از معترضان، حتی بدون اهداف اصلاحی و تنها برای جلب توجه یا کسب منافع شخصی، وارد اعتراضات میشوند.
برای کاهش این انگیزهها، ایجاد سامانههای کارآمد برای ثبت شکایات و پیگیری مطالبات مردمی ضروری است. این سامانهها میتوانند به معترضان کمک کنند تا مشکلات خود را بهطور قانونی و شفاف پیگیری کنند و نیازی به روی آوردن به اعتراضات خیابانی نداشته باشند. علاوه بر این، اصلاح روایتها درباره زندگی در خارج از کشور و چالشهای مهاجرت میتواند از شکلگیری تصورات غلط جلوگیری کند.
—
۶. تقویت همبستگی اجتماعی: کلید کاهش دوقطبیها
یکی از پیامدهای ناخواسته اعتراضات، تشدید دوقطبیها و تضعیف همبستگی اجتماعی است. در صورتی که نتوان این دوقطبیها را مدیریت کرد، ممکن است منجر به تنشهای بیشتر و حتی بحرانهای اجتماعی شود. برای کاهش این شکافها، باید پروژهها و برنامههای مشترکی بین گروههای مختلف جامعه طراحی شود.
برگزاری کمپینهای فرهنگی، استفاده از ظرفیتهای هنری و برگزاری پروژههای اجتماعی با مشارکت گروههای مختلف میتواند به تقویت همبستگی ملی و کاهش شکافها کمک کند. این اقدامات موجب تقویت انسجام اجتماعی میشود و به ایجاد جامعهای آرامتر و پایدارتر میانجامد.
—
جمعبندی: تخلیه انرژی اعتراضات در مسیر سازنده
در شرایط پیچیده سیاسی و اقتصادی که فشارهای خارجی نیز بر آن افزوده میشود، مدیریت اعتراضات مردمی اهمیت دوچندانی پیدا کرده است. تخلیه انرژی اعتراضات در مسیری سازنده با استفاده از ظرفیتهای قانونی، گفتگوی ملی، سواد رسانهای و همبستگی اجتماعی میتواند نه تنها از شدت تنشها بکاهد، بلکه به جامعه کمک کند تا در برابر چالشهای آینده آمادهتر باشد.
با تدوین چارچوبهای مشخص برای اعتراضات، ارتقای سواد رسانهای و کاهش انگیزههای سوءاستفادهگران، میتوان به یک مدل جامع برای مدیریت اعتراضات دست یافت که هم حقوق معترضان را تضمین کند و هم از ایجاد بحرانهای اجتماعی جلوگیری نماید. در این راستا، همکاری میان مردم، نهادهای مدنی و دولت میتواند پایهگذار جامعهای پایدار و آرامتر باشد.